شهر من گم شده است

پشت دریا شهری است، قایقی باید ساخت

شهر من گم شده است

پشت دریا شهری است، قایقی باید ساخت

درباره بلاگ
شهر من گم شده است

توی این عصری که مردم با وجود فضاهای مجازی و دسترسی همه به اونها احساس عکاس بودن، نویسنده بودن و روشنفکر بودن دارن، دست به قلم بردن من نه تنها چیزی رو از این دنیا کم نمی‌کنه بل کم زیاد هم کرد!
.
.
.
اینجا حکم خط خطی‌های یک دختر بچه سه، چهار ساله را دارد؛ شاید هم روزی ونگوکی، پیکاسویی، چیزی از آب درآمد.

آخرین مطالب
۱۲ مهر ۹۶ ، ۱۱:۳۵

پادشاه فصل ها؟

با اولین باد پاییزی که اواخر شهریور میخوره به صورتم دلم پر از غم میشه، انگار که غصه های تمام دنیا اومده تو دل من، پاییز رو دوست ندارم؛ مخصوصا مهرماه رو؛ اون سرماخوردگی های یک دفعه ای و روزهای به یک باره کوتاه شده رو، راستش تا بیام عادت کنم به این روزهای کوتاه پاییز تموم شده.

اون سوزهای پاییزی که تا مغز استخوان آدم رو موقع وزیدن میسوزونند باعث میشن که من زیبایی و رنگی بودن پاییز رو نبینم. نه اینکه خش خش برگهای پاییزی رو زیر پاهام دوست نداشته باشم، نه،اتفاقا از بچگی عاشق این کار بودم، اما پاییز هیچوقت فصل مورد علاقه من نبوده و نیست.


پ.ن: میدونم که این متن به متن بعدی شباهت داره ولی اینو قبلتر نوشته بودم توی پیش نویس ها بود، دلم خواست، بفرستمش روی صفحه:)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۲
مرضیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی