شهر من گم شده است

پشت دریا شهری است، قایقی باید ساخت

شهر من گم شده است

پشت دریا شهری است، قایقی باید ساخت

درباره بلاگ
شهر من گم شده است

توی این عصری که مردم با وجود فضاهای مجازی و دسترسی همه به اونها احساس عکاس بودن، نویسنده بودن و روشنفکر بودن دارن، دست به قلم بردن من نه تنها چیزی رو از این دنیا کم نمی‌کنه بل کم زیاد هم کرد!
.
.
.
اینجا حکم خط خطی‌های یک دختر بچه سه، چهار ساله را دارد؛ شاید هم روزی ونگوکی، پیکاسویی، چیزی از آب درآمد.

آخرین مطالب

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

۳۰ شهریور ۹۸ ، ۱۳:۰۲

در آرزوی ...

خواب، خواب، خواب!

خیلی خوابم میاد، خیلی خسته م! هر بار تصمیم به خوابیدن میگیرم ولی تلاشم برای به خواب رفتن بی فایده ست.

گاهی اوقات نعمتهای ساده زندگی برات میشن آرزو؛ همیشه همینطور بوده، مواقعی که باید یه کار مهمی رو انجام میدادم، سخت خوابم میبرده. دلم برای اون روزهایی که تا ساعت 10 صبح خواب بودم، تنگ شده، خیلی عجیبه ولی واقعا دلتنگ اون آرامشی هستم که باعث به خواب رفتنم میشد!

۲۸ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۲۲

زندگی

زندگی اینطوریه؛ 

گاهی انقدر دوست در کنار خودت داری که حتی فکر اینکه یه روزی برسه که تنهایی توی گلوت باشه و تو رو به حالت خفگی دربیاره برات یه چیز خنده داره! گاهی هم از شدت تنهایی نمیدونی به کی و چی پناه ببری و هیشکی رو نداری که بتونی باهاش دو کلمه دوستانه صحبت کنی.

زندگی اینطوریه؛

گاهی به خاطر شادی و سلامتی خودت و خانواده و اطرافیانت نمیدونی چطور شکر خدا رو به جا بیاری و گاهی غم و ناراحتی جای همه حسهای خوب زندگیت رو میگیره.

گاهی انقدر سرت شلوغه که فرصت پلک زدن هم نداری، بعضی وقتای دیگه هم بازم کلی کار داری ولی حوصله و انگیزه ای برای انجامشون نداری.

گاهی روزها و ساعتهات پر از شلوغیه و رفت و آمده و گاهی هم شاید روزها بگذره و تو هیچ آدمی رو نبینی.

.

.

.